پنجمین کارگاه‌ آموزشی تربیت فرزند در عمادده‌ی فارس صبح پنجشنبه 11 اسفندماه برگزار شد.

بنا به‌ گزارش خبرنگار پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح، پنجمین کارگاه‌ آموزشی تربیت فرزند به‌ همت روابط عمومی ‌جماعت دعوت و اصلاح شهر عمادده برای پیشبرد اهداف والای جماعت در خصوص تربیت خانواده به مدت 2 ساعت، برای اعضای جماعت شهر عمادده  بامداد روز پنجشنبه 11 اسفند‌ماه سال 90 برگزار شد.

این کارگاه‌ توسط رحمت‌الله خردنیا دانشجوی کارشناسی ارشد فرهنگ و فکر اسلامی ‌که به تحقیق، پژوهش و ترجمه در موضوع تربیت فرزند نیز مشغول است، برگزار شد.

در این جلسه، چهارمین قاعده‌ی تربیت فرزند با عنوان «تربیت، اثرپذیری متقابل است» مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

خردنیا در ابتدا با بیان اینکه تأثیر و تغییر، زمانی حاصل می‌شود که اثرپذیری متقابل وجود داشته باشد، گفت: اهمیت اثرپذیری زمانی نمود بیشتری پیدا می‌کند که والدین در قبال واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های کودکان، روش تربیتی خود را تغییر می‌دهند و با هر رفتار کودک، چیز جدیدی می‌آموزند و روش تربیتی خود را پربارتر می‌کنند.

وی در ادامه به سه پرسش زیر پاسخ داد:

1- چگونه به کودک در اثرپذیری کمک کنیم؟

الف: اینکه هر چیزی مرهون روابطش است، قاعده‌ای ثابت شده است، بدین معنی که فرزندان ما از جنس روابطی هستند که با آنان برقرار می‌کنیم و آنان نیز با ما برقرار می‌کنند.

ب: به پرسش‌های کودک با دقت جواب بده، زیرا او از این طریق مسایل بسیاری می‌آموزد.

به طور مثال اگر سؤال سخت یا نامناسبی پرسید، به او بگویید الآن نمی‌توانم جوابت را بدهم یا موقع شام خوردن سؤالت را مطرح کن و او را نهیب نزنید و به نادانی متهم نکنید.

وقتی کودک از سن ابتدایی گذشت خوب است در قبال هر سؤال ابتدا نظر خودش را نیز جویا شویم.

ج: با فرزندان خود درباره‌ی آرمان‌ها و آرزوهایشان و مسایلی که آنها را ناراحت می‌کند، صحبت کنید، زیرا با این ‌کار فرصتی برای آنان فراهم می‌شود تا آرزوها و احساسات خود را به صورت منطقی بسازند و برای خود نیز فرصت توجیه، تشویق و یاری‌رسانی فراهم می‌کنیم.

د: از مسلمات و ثوابتی که به آنها ایمان داریم با او صحبت کنید، و از اموری که اصلاً نمی‌توانیم بر سر آن چانه‌زنی کنیم با او سخن بگویید، و خطراتی را که متوجه عقایدش هست به او گوشزد کنید و نظرش را نیز جویا شوید.

ه: در تصمیمات کوچک آنان را مشارکت دهیم.

و: از پنهان‌کاری شدید در همه‌ی مسایل در قبال فرزندان بپرهیزید، قطعاً گذاشتن حد و مرزی دقیق در این مسایل امکان ندارد، و از طرفی به صلاح کودکان نیست که از تمام مسایل مطلع باشند، ولی خیلی مهم است که از پرسیدن سؤال‌هایی که در زندگی آنها مؤثر است، احساس ترس نکنند، و احساس نکنند که دور و غایب هستند و قابل اطمینان نیستند، و مهم‌تر اینکه احساس کنند که به راحتی می‌توانند با خانواده صحبت کنند.

2- کودکان از چه چیزهایی تأثیرپذیری دارند؟

همانگونه که در مسایل گذشته گفته شد، عمل و کردار والدین و بزرگ‌ترها مهم‌ترین چیزی است که کودکان از آن اثرپذیری دارند و قدما خیلی خوب این مسئله را درک کرده‌اند و گفته‌اند: کردار یک نفر در هزار نفر، از گفتار هزار نفر در یک نفر مؤثرتر است. و یا اینکه: دوصد گفتار چو نیم کردار نیست.

3- چه اموری اثرپذیری را ضعیف می‌کند؟

الف: مهم است که ما والدین همیشه به یاد داشته باشیم که متعلق به نسلی غیر از نسل فرزندانمان هستیم و همین یک مورد برای ایجاد مشکل در تفاهم و اثرپذیری داخل خانواده کافی است.

پس ما باید با مسأله‌ی تفاوت نسل‌ها به خوبی تعامل کنیم.

ب: قاطعیت و اعتماد به نفس بیش از اندازه نیز اثرپذیری را ضعیف می‌کند. والدین باید همیشه دیدگاه خود را برای فرزندان توضیح دهند و آنان را قانع کنند و مجالی برای اعتراض نیز بگذارند ولو اینکه معتقد باشند صاحب حق مطلق هستند.

ج: تندروی در تأدیب، توجیه و گوشزد نمودن دائمی نیز اثرپذیری را ضعیف می‌کند، مانند:

* اصل تنبیه بدنی و زیاده‌روی در آن.

* مقایسه فرزند با فرزند همسایه برای اثبات کم‌کاری و تقصیر وی.

* سریع خشم گرفتن و فریاد زدن در مقابل خطای کودک و ...

اینگونه رفتارها رابطه‌‌ی بین فرزندان و والدین را تیره و خصمانه می‌کند و رابطه‌ی عاطفی و دوستانه‌ی همراه با احترام و تفاهم را از بین می‌برد و مسیرها را جدا می‌کند.

د: آیا می‌توان گفت چیزی که بیشتر از هر چیز دیگری فرزندان را از والدین می‌دزدد، تلویزیون است؟

اگر کامپیوتر، اینترنت، موبایل و بازی‌های الکترونیکی را به تلویزیون اضاف کنیم، به نظر می‌رسد به خطا نرفته‌ایم.

این مسایل افراد را به عزلت و گوشه‌گیری اجتماعی تشویق می‌کند و آنها را به سمت تفریح‌های شخصی و مستقل و به دور از خانواده سوق می‌دهد، و در نتیجه مساحت فاصله‌ی بین افراد یک خانواده گسترش می‌یابد.

بنابراین ما ناچاریم مشاهده‌ی تلویزیون و امثال آن را برای کودک زمان‌بندی کنیم، و زمان آن را به حداقل ممکن کاهش دهیم، و شایسته است که در طول روز ساعاتی را مشخص کنیم که به هیچ وجه و توسط هیچ کس تلویزیون روشن نشود، تا افراد خانواده دور هم بشینند و به درس و تحقیق و مطالعه بپردازند.